این مقاله بررسی و مقایسه دقیقی را از طراحی دیتاسنتر Top of Rack و End of Row، دو طرح فیزیکی معروف در دیتاسنترها، ارائه میدهد. همچنین یک طرح جایگزین دیگر با استفاده از Fabric Extender بررسی میشود.
در طراحی دیتاسنتر Top of Rack، سرورها به یک یا دو سوییچ اترنتِ نصب شده درون هر rack، متصل میشوند. عبارت “Top of Rack” در حالی برای این طراحی برگزیده شده است که عملا نیازی به انتخابِ مکان فیزیکی سوییچ در بالای rack نیست. مکان قرارگیری سوییچ میتواند پایین یا در میانه ی rack باشد. اگرچه قرارگیری در بالای rack رایج ترین وضعیت است، چرا که دسترسپذیری و مدیریت کابل آسان تر خواهد بود. در برخی مواقع این طراحی دیتاسنتر را “In-Rack” هم مینامند.
برای آشنایی بیشتر با این طراحی ها به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
پروتکل پیکربندی پویای میزبان (به انگلیسی: Dynamic Host Configuration Protocol یا DHCP)، پروتکلی است که توسط دستگاههای شبکهای بکار میرود تا پارامترهای مختلف را که برای عملکرد برنامههای منابع گیر در IP (پروتکل اینترنت) ضروری میباشند، بدست آورد. با بکارگیری این پروتکل، حجم کار مدیریت سیستم به شدت کاهش مییابد و دستگاهها میتوانند با حداقل تنظیمات یا بدون تنظیمات دستی به شبکه افزوده شوند.
تاریخچه
DHCP برای اولین بار در اکتبر سال ۱۹۹۳ به عنوان یک پروتکل (در RFC 1531)معرفی شد. در آن زمان DHCP به منزلهٔ گسترش پروتکل Bootstrap Protocol یا (BOOTP) در نظر گرفته میشد. ایده تغییر و گسترش پروتکل BOOTP این بود که این پروتکل نیازمند یک دخالت دستی برای اضافه کردن اطلاعات هر کاربر بود. همچنین این پروتکل مکانیزمی را برای استفاده دوباره از نشانیهای IP را که استفاده نمیشوند ارائه نمیداد. این به منزله این بود که برای اتصال به اینترنت یک فرایند دستی نیاز بود. پروتکل BOOTP خودش نیز برای اولین بار در RFC951 تعریف گردید و به عنوان جایگزینی برای پروتکل RARP در نظر گفته شد. دلیل عمده جایگزینی BOOTP با RARP این بود که پروتکل RARP در لایه پیوند دادهای data link layer قرار داشت. این امر پیادهسازی و اجرا را بر روی پلتفرمهای سرور مشکل میساخت و نیازمند این بود که آن سرور در هر لایهای از شبکه پاسخگو باشد. BOOTP نوآوری بدیعی را با نام relay agent معرفی کرد. طبق آن ارسال پاکت دادهای BOOTP در شبکه با مسیریابی استاندارد IP محیا شده بود و بنابراین سرور BOOTP مرکزی میتوانست به سرویس گیرندهها (کاربران) با تعداد زیادی IP Subnet سرویس ارائه دهد.
روتکل DHCP (پروتکل پیکربندی پویای میزبان) روشی برای اداره کردن جایگزینیِ پارامتر شبکه، در یک سرور DHCP مستقل، یا گروهی از چنین سرورهایی است که به شیوهای مقاوم در برابر اشکال چیده میشوند و با DHCP تکمیل شدهاند؛ حتی در شبکهای با چند ماشین سیستم DHCP مفید میباشد، زیرا یک ماشین توسط شبکهای محلی و با کمی تلاش قابل افزودن میباشد.
حتی در سرورهایی که نشانیها یشان به ندرت تغییر میکند، DHCP برای قرار دادن نشانیهای آنها توصیه میشود بنابراین اگر لازم باشد سرورها دوباره نشانیگذاری شوند (آراِف سی۲۰۷۱)، تغییرات باید در کمترین جاهای ممکن صورت گیرند. برای دستگاههایی چون مسیر یابها و دیوارهای آتش نباید DHCP را بکار بریم، عاقلانه اینست که سرورهای TFTP و SSH را در دستگاهی مشابه که DHCP را اجرا میکند قرار دهیم تا مدیریت دوباره متمرکز شود.
این پروتکل برای تخصیص مستقیم نشانیها در سرورها و سیستمهای رومیزی مفید میباشد و نیز بواسطه یک PPPپروکسی (پروتکل نقطه به نقطه) برای شمارهگیری و میزبانهای پهن باند در صورت درخواست و نیز برای خروجیها (برگردان آدرس شبکه) و مسیریابها کاربرد دارد.DHCP معمولاً برای زیر ساخت (خدمات بنیادین) مانند مسیریابهای غیر حاشیهای و سرورهای DNS مناسب نمیباشند.
هدف DHCP پیکره بندی خودکار نشانی IP یک کامپیوتر، بدون مدیر شبکه میباشد. آی پی آدرسها معمولاً از طیف وسیعی از آدرسهای اختصاص داده شده که در پایگاه داده سرور ذخیره شدهاند، تشکیل شدهاند و به کامپیوتری که درخواست یک آی پی جدید میکند، اختصاص داده میشود. یک آی پی آدرس، برای یک بازه زمانی به یک کامپیوتر اختصاص داده میشود، و پس از آن کامپیوتر باید آی پی آدرس جدیدی را از سرور دریافت کند. ممکن است کامپیوتر درخواست تمدید مهلت، یا همان افزایش زمان برای استفاده از آی پی را به سرور بفرستد و سرور درخواست افزایش زمان را رد کرده و کامپیوتر را مجبور کند تا آی پی جدیدی در فاصلهای که سپری شده درخواست کند.
غیر فنی
DHCP به کامپیوترها (کاربران) اجازه میدهد تا تنظیمات را در مدل کاربر - سرور client-server model از سرور دریافت کند.DHCP در شبکههای مدرن بسیار رایج است؛ و در شبکههای خانگی و شبکههای دانشگاهی استفاده میشود. در شبکههای خانگی، ارائه دهنده خدمات اینترنت ISP ممکن است، یک آی پی آدرس خارجی منحصربه فردرابه یک مسیر یاب Router یا مودم اختصاص دهد و این آی پی آدرس برای ارتباطات اینترنتی استفاده شود. همچنین ممکن است روتر خانگی (یا مودم) از DHCP به منظور تأمین یک آی پی آدرس قابل استفاده برای دستگاههای متصل شده به شبکه خانگی استفاده کند تا به این وسایل اجازه ارتباط با اینترنت را بدهد. آی پی آدرسهای جهانی منحصر به فردی که توسط ارائه دهنده خدمات اینترنت (ISP) اختصاص داده میشوند با آی پی آدرسهایی که به وسایل جهت اتصال به روتر خانگی داده میشود متفاوتاند. این مهم به دلیل در نظر گرفتن طرح IPv4 برای حمایت از IPv4 آدرسهااست.
فنی
DHCP تخصیص پارامترهای شبکه را به وسیله یک یا چندین سرور DHCP، به صورت اتوماتیک تبدیل میکند. حتی در شبکههای کوچک نیز DHCP مفید است، چرا که افزودن ماشینهای جدید به شبکه را آسان میکند. هنگامی که یک کاربر با پیکره بندی DHCP (یک کامپیوتر یا هر شبکه آگاه دیگر) به یک شبکه متصل میشود، کاربر یک پرسش را جهت درخواست اطلاعات لازم به سرور DHCP میفرستد. سرور DHCP یک حجم عظیم از آی پی آدرسها و اطلاعات راجع به پارامترهای پیکره بندی کاربر مانند محل عبور پیشفرض (Default Gateway) , نام دامنه، نام سرور، سرورهای دیگر مانندسرویس دهنده زمان و غیره مدیریت میشود. در دریافت یک درخواست معتبر، سرور یک آی پی آدرس، یک اجاره نامه (مدت زمانی که تخصیص معتبر است) و دیگر پارامترهای پیکره بندی آی پی مانند subnet mask ومحل عبور پیشفرض (Default Gateway) را به کامپیوتر اختصاص میدهد. پرس و جو معمولاً بلافاصله پس از راه اندازی آغاز میشود و باید تا قبل از این که کاربر بتواند ارتباطات مبتنی بر آی پی با میزبانان دیگر را آغاز کند، کامل میشود. به این ترتیب، کامپیوترهای زیادی دیگری میتوانند در مدت چند دقیقه از همان آی پی آدرس از یکدیگر استفاده کنند. از آنجا که پروتکل DHCP باید به درستی و حتی بیشتر از کاربران DHCP که پیکره بندی شدهاند کار کند، سرور DHCP و کاربر DHCP معمولاً باید به یک لینک شبکه متصل شوند. در شبکههای بزرگتر این عملی نیست. در چنین شبکههایی، هر یک از لینکهای شبکه شامل یک یا چند عامل تقویتکننده DHCP میباشند. این عوامل تقویتکننده، پیامها را از کاربران DHCP دریافت نموده و آنهارا به سرورهای DHCP انتقال میدهد. سرورهای DHCP، پاسخ را به این تقویتکنندهها میفرستند و سپس این تقویتکنندهها پاسخ را به کاربران DHCP، بر روی لینک شبکههای محلی میفرستند. بسته به نوع پیادهسازی، سرور DHCP برای تخصیص آی پی آدرس، یکی از سه روش زیر را خواهد داشت:
تخصیص پویا : مدیر شبکه محدوده خاصی از آی پی آدرسها را به DHCP اختصاص میدهد، و هر کامپیوتر کاربر که بر روی شبکه داخلی (LAN) پیکره بندی شدهاست درخواست یک آی پی آدرس را از سرور DHCP در زمان مقدار دهی اولیه ارسال میکند. فرایند درخواست و اعطا با استفاده از مفهوم اجاره نامه در یک دوره زمانی خاص قابل کنترل است، که سرور DHCP اجازه تمدید (وپس از آن تخصیص دوباره) آی پی آدرسهایی را که هماکنون تمدید نکردهاست را میدهد.
تخصیص خودکار : سرور DHCP بهطور دائم یک آی پی آدرس آزاد که توسط ادمین شبکه تعیین شدهاست را به کاربری که درخواستکننده میباشد، تخصیص میدهد. این همانند تخصیص پویاست، اما سرور DHCP یک جدول از تخصیص قبلی آی پی را نگه میدارد بهطوریکه میتواند به یک کاربر آی پی آدرسی را اختصاص دهد که قبلاً آن را داشتهاست.
تخصیص ثابت :سرور DHCP آی پی آدرسهایی مبتنی بر جدول جفت " مک آدرس / آی پی آدرس " اختصاص میدهد که این تخصیص دستی است (شاید توسط مدیر شبکه). فقط به کاربران با مک آدرسی که در لیست این جدول قرار دارند آی پی آدرس تخصیص داده خواهد شد. این ویژگی که توسط همه سرورهای DHCP پشتیبانی نمیگردد بهطور وسیعی با نام تخصیص ثابت DHCP خوانده میشود.
جزئیات تخصصی
عملکرد DHCP به چهار قسمت پایه تقسیم میگردد
این چهار مرحله به صورت خلاصه با عنوان DORA شناخته میشوند که هر یک از حرفها، سرحرف مراحل بالا میباشد.
هر سرویس گیرنده (کاربر) برای شناسایی سرورهای DHCP موجود اقدام به فرستادن پیامی در زیر شبکه خود میکند. مدیرهای شبکه میتوانند مسیریاب محلی را به گونه ایی پیکربندی کنند که بتواند بسته دادهای DHCP را به یک سرور DHCP دیگر که در زیر شبکه متفاوتی وجود دارد، بفرستد. این مهم باعث ایجاد بسته داده با پروتکل UDP میشود که آدرس مقصد ارسالی آن ۲۵۵٫۲۵۵٫۲۵۵٫۲۵۵ یا آدرس مشخص ارسال زیر شبکه میباشد. کاربر (سرویس گیرنده) DHCP همچنین میتواند آخرین آی پی آدرس شناخته شده خود را درخواست بدهد. اگر سرویس گیرنده همچنان به شبکه متصل باشد در این صورت آی پی آدرس معتبر میباشد و سرور ممکن است که درخواست را بپذیرد. در غیر اینصورت، این امر بستگی به این دارد که سرور به عنوان یک مرجع معتبر باشد. یک سرور به عنوان یک مرجع معتبر درخواست فوق را نمیپذیرد و سرویس گیرنده را مجبور میکند تا برای درخواست آی پی جدید عمل کند. یک سرور به عنوان یک مرجع غیرمعتبر به سادگی درخواست را نمیپذیرد و آن را به مثابهٔ یک درخواست پیادهسازی از دست رفته تلقی میکند؛ و از سرویس گیرنده میخواهد درخواست را لغو و یک آی پی آدرس جدید درخواست کند.
زمانی که یک سرور DHCP یک درخواست را از سرویس گیرنده (کاربر) دریافت میکند، یک آی پی آدرس را برای سرویس گیرنده رزرو میکند و آن را با نام DHCP Offer برای کاربر میفرستد. این پیام شامل: MAC آدرس (آدرس فیزیکی دستگاه) کاربر؛ آی پی آدرسی پیشنهادی توسط سرور؛ Subnet Mask آی پی؛ زمان تخصیص آی پی (lease Duration) و آی پی آدرس سروری میباشد که پیشنهاد را دادهاست.
سرویس گیرنده با یک درخواست به مرحله پیشین پاسخ میگوید. یک کاربر میتواند پیشنهادهایهای مختلفی از سرورهای متفاوت دریافت کند. اما فقط میتواند یکی از پیشنهادها را بپذیرد. بر اساس تنظیمات شناسایی سرور در درخواست و فرستادن پیامها (identification option)، سرورها مطلع میشوند که پیشنهاد کدام یک پذیرفته شدهاست. هنگامی که سرورهای DHCP دیگر این پیام را دریافت میکنند، آنها پیشنهادهای دیگر را، که ممکن است به کاربر فرستاده باشند، باز پس میگیرند و آنها را در مجموعه آی پیهای در دسترس قرار میدهند.
هنگامی که سرور DHCP، پیام درخواست DHCP را دریافت میکند، مراحل پیکربندی به فاز پایانی میرسد. مرحله تصدیق شامل فرستادن یک بسته دادهای (DHCP Pack) به کاربر میباشد. این داده بستهای شامل: زمان تخصیص آی پی یا هرگونه اطلاعات پیکربندی که ممکن بودهاست که سرویس گیرنده درخواست کرده باشد، میباشد. در این مرحله فرایند پیکربندی آی پی کامل شدهاست.
پیغامهای DHCP در دیتا گرامهای UDP حمل میشوند و در سمت سرویس دهنده از شماره پورت ۶۷ و در سمت سرویس گیرنده از پورت ۶۸ استفاده میکند. پروتکلهایی که در ارتباط با DHCP کار میکنند شامل IP, BOOTP , UDP, TCP, RARP میباشند. در جدول زیر ساختار پروتکل DHCP را مشاهده مینمایید.[۱]
OP | HTYPE | HLEN | HOPS |
TRANSACTION ID | |||
SECS | FLAGS | ||
CIADDR (Client IP address) | |||
YIADDR (Your IP address) | |||
SIADDR (Server IP address) | |||
GIADDR (Gateway IP address) | |||
CHADDR (Client hardware address (16 OCTETS)) | |||
SERVER HOST NAME (64 OCTETS) | |||
BOOT FILE NAME (128 OCTETS) | |||
OPTIONS (VARIABLE) |
منبع : ویکی پدیا
استوریج HP MSA 2040
امروزه سازمان هایی که از سرور استفاده می کنند نیازهای ذخیره سازی متمایزی نسبت به گذشته دارند . در این راستا مهیا کردن سطوح بالاتر از عملکرد و کارایی ، در قبال هزینه کمتر بسیار مورد توجه تولید کنندگان تجهیزات شبکه قرار گرفته است . با توجه به اینکه کمپانی HP پرچم دار تولیدات در این زمینه می باشد ، بدیهی است که در این راستا اقداماتی را به عمل آورده باشد. استوریج HP MSA 2040 از جمله SAN استوریج های Entry Level می باشد که میزان بار ذخیره سازی را افزایش می دهد .نسل بعدی استوریج های MSA 2040 استانداردهای ذخیره سازی را بالا برده و به شکل منحصر به فردی نیاز به ذخیره ساز های اشتراکی و حفاظت از داده های مشتریان را برطرف می کند . تمامی موارد ذکر شده به کاهش قابل توجه مجموع هزینه های خرید و نگه داری (TCO) کمک شایانی می کند ، در عین حال عملکرد دستگاه با بهره گیری از فناوری هایی مانند Solid State Drives، Snap ,Volume copy، Replication و SED به طور توأمان افزایش می یابد. ذخیره ساز MSA 2040 برای سازمان هایی که نیازمند کارایی بالا هستند ، امکاناتی نظیر یکپارچه سازی و مجازی سازی را پشتیبانی می کند . MSA 2040 با معماری جدید پردازنده هایش با استفاده از 4 درگاه انتقال داده به همراه 4 گیگابایت حافظه کش به ازای هر کنترلر و پشتیبانی از فناوری هارد های SSD ، عملکرد بهینه ای به ارمغان می آورد. . یکی دیگر از قابلیت های چشم گیر این ذخیره ساز پشتیبانی از ، 64 عدد Snapshot و Volume Copy جهت افزایش امنیت داده ها می باشد . این ذخیره ساز به صورت پیش فرض و استاندارد با قابلیت پشتیبانی از 64 عدد Snap Shot ، ارائه می گردد . با خریداری لایسنس Remote Snap امکان کپی گرفتن از Volume ها جهت افزایش سطح حفاظت از داده ها و فعال سازی Replication میان یک یا دو دستگاه دیگر ، فراهم می گردد.
معرفی دو درایو HPE MSA 900GB 12G SAS 15K SFF ENT HDD و HPE MSA 4TB 12G SAS 7.2K LFF MDL SED
سادگی : معماری انعطاف پذیر و سهولت در مدیریت و پیکربندی
سرعت : این ذخیره ساز استانداردهای جدیدی را ارائه می کند که 3 تا 4 برابر رقبا ، نسبت هزینه به کارایی را افزایش می دهد.
آینده نگر: ذخیره ساز MSA 2040 ، از 2 برابر پهنای باند پشتیبانی می کند ، همچنین اولین دستگاهی است که بر خلاف سایر محصولات هم رده خود ، فایبر چنل 16 گیگابیتی را ارائه می دهد .
گواهی ENERGY STAR : استوریج MSA 2040 دارای گواهی ENERGY STAR می باشد .
قابلیت های ذخیره ساز MSA 2040 :
Features | |
NUMBER OF CONTROLLER NODES | 2 |
---|---|
PROCESSORS/MEMORY PER ARRAY | 2/- |
NUMBER OF DRIVES | 199 SFF 96 LFF |
TOTAL CACHE | 6 GB |
MAX FAST CACH (FLASH CACH) | |
ON-NODE CACHE | 6 GB |
ARRAY ENCLOSURE(CHASSIS HEIGHT) | |
10 GBE ISCSI MAX TOTAL PORTS PER ARRAY | |
10GB/S FCOE HOST PORTS | |
MAX RAW CAPACITY | 800 TB LFF 398 TB SFF |
RAID LEVELS | 0,1,5,6,10,50 |
NUMBER OF ADD-ON DRIVE ENCLOSURES |
7 |
منبع : فاراد سیستم
سرور Blade c3000
سرور Blade c3000 قابليت هاي منحصر به فردي را ارائه مي دهد. از جمله کاربردهاي c3000 مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1- با توجه به قابليت توسعه براي کسب و کارهاي کوچک تا متوسط مناسب است.
2- براي نرم افزارهايي که حداکثر به 8 سرور در هر شاسي نياز دارند.
3- مکان هايي که در تأمين انرژي رک ها و سيستم خنک کننده ي آن ها محدوديت دارند.
4- ديتا سنتر هايي که نياز دارند تا به برق UPS يا برق 100-120 VAC متصل شوند.
مديريت يکپارچه موجود بر روي c3000 همانند c7000، به شما کنترل کاملي را بر روي دستگاه تان مي دهد. هر انکلوژر c3000 بخش هاي متحرک کابل هاي زير ساخت، منابع تأمين برق و خنک کننده ها، شبکه و افزونگي را در يک بسته جمع مي کنند. c3000 راهکار مقرون به صرفه اي است که با ويژگي هاي مفيدي همچون سرعت بالا و سهولت در ايجاد تغييرات، از هدر رفتن زمان و انرژي شما جلوگيري مي کند. نتيجه نهايي از بررسي اين دستگاه سهولت بيشتر هنگام نصب، نگهداري و استفاده هاي روزانه مي باشد.
ويژگي هاي انکلوژر c3000:
• سهولت در مديريت و کنترل کردن
• قابليت ارتقاء متناسب با نياز شما
• کاهش هزينه هاي راه اندازي اوليه و نگهداري
C3000 Enclosure شامل اجزاء زير مي باشد :
بعد از انتخاب انکلوژر و اجزاء کليدي مربوط به آن مي توان ساير اجزاء مورد نياز را اضافه کرد. در ادامه به اين موارد اشاره شده است :
توجه داشته باشيم که : انکولوژر C7000 و C3000 قابليت پشتيباني از رده هاي G1 الي G9 سرورهاي ProLiant و Integrity Server Blades را دارند . البته اين مبحث منوط بر اين است که از الزامات Onboard Administrator پشتيباني کند . بعضي از سرورهاي HPE ProLiant Blade و مؤلفه هاي آنها يک نسخه خاص از Onboard Administrator Firmware را لازم دارند . عرضه اين Firmware ممکن است که به ارتقاء سيستم فرعي Subsystem Firmware هاي ديگر نيازمند باشد.
BladeSystem c3000 Enclosure حداکثر 8 عدد سرور Blade و 4 عدد تيغه توسعه ( از مجموع 8 عدد تيغه نبايد تجاوز کند ) به همراه اتصالات مربوط به استوريج و شبکه هاي Redundant ، را ارائه مي دهد . اين محصول همچنين شامل MidPlane مولتي-ترابيت با سرعت بالا نيز مي باشد که جهت برقراري اتصالات Wire-Once سرور هاي Blade به شبکه و ذخيره ساز اشتراکي مورد استفاده قرار مي گيرد . توان برقي که در اين انکلوژر به کار مي رود از طريق منبع تغذيه Backplane تأمين مي شود و اين تضمين را مي دهد که ظرفيت کامل آن براي تمام تيغه ها (Blades) قابل دسترس باشد.
سرور BL460c g10
امروزه سازمان ها به دنبال این هستند که عملکرد کسب و کار خود را توسعه داده و بار کاری خود را اعم از سنتی و هیبریدی ، به شکل ایمن بر روی یک زیر ساخت یکپارچه ، همگام کنند .
سرور HP BL460c g10 از جمله محصولاتی است که توسط کمپانی HPE تولید و روانه بازار شد . این سرور جهت پیکربندی و توسعه در محدوده وسیع طراحی شده است ، علاوه بر این قابلیت انعطاف پذیری این دستگاه ، امکانات ذخیره سازی بیشتر و عملیات I/O سریعتری را به ارمغان می آورد. همچنین توان پردازشی قدرتمندی که سرور BL660 G10 ارائه می دهد ، جهت برآورده کردن نیاز انواع بار کاری با TCO کمتر ، عرضه گردیده است . تمام قابلیت های فوق الذکر این محصول ، توسط HPE OneView مدیریت می شوند که از یک پلت فرم مدیریتی یکپارچه جهت تسریع سرویس ها ، بهره می برد .
سرور BL460c G10 مانند سایر محصولات هم رده خود از خانواده پردازنده های قابل ارتقاء ®Intel® Xeon پشتیبانی می کند ، این پردازنده نسبت به نسل قبلی 25% افزایش عملکرد دارد . همچنین این دستگاه از 2666MT/s HPE DDR4 SmartMemory نیز برخوردا است .
از دیگر قابلیت های سرور HP BL460c g10 می توان به موارد زیر اشاره کرد :
**• پشتیبانی از گزینه های Tiered Storage Controller
**• ارائه دادن Internal 12 Gb/s SAS
**• ارائه 20Gb FlexibleLOMs
**• فراهم آوردن 2 عدد NVMe ، M.2 و حداکثر 4 عدد درایو uFF
**• ارائه دادن گزینه های HPE ProLiant Persistent Memory
VMware محصولات گوناگونی از Horizon را عرضه کرده است که همه این محصولات برای ارائه خدمات به کاربران در یک مجموعه واحد به نام VMware Horizon Suite قرار می گیرند. ادمین با استفاده از مجموعه Horizon می تواند دسکتاپ ها، اپلیکیشن ها و داده را در سراسر انواع endpoint ها توزیع کند و پاسخگوی تقاضای کاربران برای دسترسی به فایل ها و داده ها در انواع دستگاه ها و در محیط خانه، اداره و … باشد. این مجموعه شامل راهکارهای Horizon View، Horizon Mirage و Horizon Workspace می شود و از قابلیت های زیر پشتیبانی می کند:
Horizon View یک راهکارِ مجازی سازی دسکتاپ برای تسهیل مدیریت IT، افزایش امنیت و کنترل دسترسی بر کاربرنهایی است که هزینه ها را نیز کاهش می دهد. با استفاده از Horizon View، مدیر شبکه می تواند مدیریت هزاران دسکتاپ را اتوماتیک و ساده سازی کند و از طریق واحد مرکزی با اطمینان دسکتاپ را به عنوان یک سرویس به کاربران تحویل دهد.
مهمترین بخش در Horizon view واسط اتصال یا همان View Manager است که کاربران را به دسکتاپ های مجازی موجودشان در دیتاسنتر متصل می کند. همچنین View شامل پروتکل نمایش از راه دور PCoIP است که جهت ارائه بهترین تجربه کاربری ممکن ، تحت ارتباطات LAN یا WAN استفاده می شود. در نتیجه به کاربر یک دسکتاپ شخصی قدرتمند برای دسترسی به داده، اپلیکیشن ها، ارتباطات یکپارچه (صوت، تصویر و ..) و گرافیک 3D تعلق می گیرد.
علاوه بر موارد ذکر شده، Horizon View شامل ThinApp برای مجازی سازی اپلیکیشن و Composer (برای اینکه به سرعت image های دسکتاپ را از طریق یک golden image ایجاد کند) می شود. کاربران از طریق چندین روش می توانند به دسکتاپ های مجازی خود متصل شوند که شامل View software client بر روی لپتاپ، View iPad یا Android client، مرورگر وب یا یک دستگاه thin-client می شود.
برخی از مولفه های اصلی در Horizon View عبارتند از:
کمپانی VMware راهکار Mirage را در سال 2012 از شرکت Wanova خریداری نمود و در مجموعه VMware Horizon Suite قرار داد. Mirage راهکاری منحصر به فرد برای مدیریت متمرکز دسکتاپ های فیزیکی یا مجازی، لپ تاپها و یا دستگاه های شخصی مورد استفاده در محیط کار است. هنگامی که Mirage بر روی یک windows PC نصب شده باشد، کپی کاملی را از آن Windows بر روی دیتاسنتر قرار می دهد و آنها را با یکدیگر همگام نگاه میدارد. این همگام سازی شامل تغییراتی از جانب کاربر نهایی در windows می شود که بر روی دیتاسنتر بارگذاری می شوند. همچنین شامل تغییراتی از جانب مدیر شبکه در رابطه با IT است که دانلود شده و به طور مستقیم بر روی windows PC کاربر اعمال می شود. Mirage توانایی مدیریت مرکزی image های دسکتاپ ها را دارد در حالی که مجوز مدیریت محیط local کاربر را به خود کاربرنهایی نیز می دهد.
Mirage می تواند PC را به لایه هایی مجزا تقسیم کند که به طور مستقل مدیریت می شوند: لایه Base Image، یک لایه شامل اپلیکیشن هایی نصب شده توسط کاربر و اطلاعات ماشین همچون machine ID و یک لایه شامل داده و فایل های شخصی کاربر.
در این روش، مدیر IT می تواند یک read-only Base Image ایجاد کند که معمولا شامل سیستم عامل (OS) و اپلیکیشن های اصلی همچون Microsoft Office و راهکارهای آنتی ویروسی می شود که به صورت مرکزی مدیریت می شوند. این Base Image می تواند بر روی کپی ذخیره شده از هر PC مستقر شود و سپس با نقطه نهایی هماهنگ شود. به دلیل لایه بندی، Image می تواند patch، بروزرسانی و re-synchronized شود، بدون اینکه اپلیکیشن های نصب شده توسط کاربر یا داده را بازنویسی کند. این ویژگی منجر به بهینه سازی در عملیات شبکه خواهند شد و موارد استفاده زیر را خواهد داشت:
برخی از مولفه های موجود در VMware Mirage عبارتند از:
یک نرم افزار مدیریت اینترپرایز است که واسط مرکزی واحدی را جهت دسترسی ایمن فراهم می کند. شما در هر زمان و از هر مکانی می توانید از طریق لپتاپ خود، کامپیوترهای خانگی و دستگاه های موبایل android یا ios به اپلیکیشن ها، دسکتاپ ها، فایل ها و سرویسهای وب کمپانی دسترسی یابید
مدیران شبکه از طریق پلتفرم مدیریت مبتنی بر وب می توانند مجموعه ای customize از دسترسی به اپلیکیشن و داده را برای کاربران فراهم کنند که شامل تنظیمات security policy و مجوز استفاده از اپلیکیشن ها می شود. سازمان ها می توانند به سادگی دستگاه های جدید، کاربران جدید یا اپلیکیشن های جدید را برای یک گروه از کاربران بدون نیاز به کانفیگ دوباره دستگاه ها یا endpoint ها اضافه کنند.
برخی از مولفه های اصلی در Horizon Workspace عبارتند از:
پشتيبان گيري از اطلاعات
يکي از اساسي ترين مسايل براي فهم پشتيبان گيري (backup) و بازيابي (recovery) ، مفهومِ سطوح backup است و اينکه هر يک از اين سطوح چه معنايي دارند.
فقدانِ درک صحيح از اينکه اين سطوح چه هستند و چگونه به کار گرفته مي شوند، منجر شده است که سازمان ها تجربه ناخوشايندي از پهناي باند و فضاي ذخيره سازي به هدر رفته اي داشته باشند که جهت از دست نرفتن داده هاي مهم در پشتيبان گيري از اطلاعات به آنها تحميل مي شود. همچنين درک اين مفاهيم به هنگام انتخاب محصولات يا خدمات حفاظت از اطلاعات بسيار ضروري است.
Full backup
پشتيبان گيريِ کامل، شامل همه داده هاي کل سيستم مي شود. بکاپ کامل از Windows system ، بايد کپي هر يک از فايل ها بر روي هر درايو از ماشين يا VM را در برگيرد.
تنها چيزي که در پشتيبان گيري کامل حذف مي شود، فايل هايي هستند که از طريق پيکربندي مستثنا مي شوند. به طور مثال، اکثر ادمين هاي سيستم تصميم مي گيرند که دايرکتوري هايي را که در طول بازگرداني ارزشي ندارند (به طور مثال، /boot يا /dev) يا دايرکتوري هاي شامل فايل هاي موقتي (به طور مثال، C:\Windows\TEMP در ويندوز، يا /tmp در لينوکس) حذف شوند.
در مورد اينکه فرآيند پشتيبان گيري از اطلاعات شامل چه فايل هايي بايد شود، دو رويکرد وجود دارد: از همه چيز بکاپ بگيريد و چيزهايي را که مي دانيد به آنها نياز نداريد را حذف کنيد، يا اينکه تنها چيزي را که مي خواهيد از آن بکاپ بگيريد، انتخاب کنيد. اولين رويکرد گزينه اي امن تر است و رويکرد دوم نيز منجر به صرفه جويي در فضاي سيستم از اطلاعات شما خواهد شد. برخي معتقدند که پشتيبان گيري از فايل هاي اپليکيشن همچون دايرکتوري هاي شاملSQL Server يا Oracle ، بيهوده است و به سادگي در طول فرآيند بازگرداني، اپليکيشن را دوباره بارگذاري مي کنند. مشکل رويکرد اخير اين است که احتمال دارد شخصي داده اي ارزشمند را در يک دايرکتوري قرار دهد که براي پشتيبان گيري انتخاب نشده است. به فرض اگر شما تنها دايرکتوريِ home/ يا D:\Data را براي پشتيبان گيري برگزينيد، چگونه سيستمِ بکاپ تشخيص خواهد داد که شخصي اطلاعاتي مهم را در ديگر دايرکتورها ذخيره کرده است؟ به همين دليل، با وجود اينکه رويکرد اول فضاي زيادتري را اشغال مي کند، پشتيبان گيري از همه چيز روشي امن تر مي باشد و تنها فايلهايي که نيازي نداريد، حذف مي شوند. البته اگر شما يک محيطِ به شدت کنترل شده داشته باشيد که در آن همه داده ها در مکاني مشخص بارگذاري شده باشند و راهکار هماهنگ شده ي مناسبي براي جابجايي سيستم عامل و اپليکيشن ها در فرآيند بازگرداني داشته باشيد، استفاده از راهکار دوم برايتان موثر خواهد بود.
از آنجايي که حجم عظيمي از داده ها بايد کپي شوند، در اين فرآيند زمان بسياري صرف خواهد شد (در مقايسه با انواع ديگر از روش هاي بکاپ گيري از اطلاعات ، اين روش 10 برابر زمان بيشتري را صرف مي کند). در نتيجه در هر نوبتِ پشتيبان گيري، بارکاري قابل ملاحظه اي به شبکه تحميل مي شود و با عمليات روتينِ شبکه شما تداخل پيدا مي کند. همچنين بکاپ گيري از اطلاعات به طور کامل حجم بالايي از فضاي ذخيره سازي را نيز اشغال مي کند.
به همين دليل است که بکاپ گيري از اطلاعات به طور کامل تنها به صورت دوره اي گرفته خواهد شد و آن را با انواع ديگر بکاپ ترکيب مي کنند.
با وجود اينکه بکاپ گيري از اطلاعات به طور کامل، مزيت هاي بالا را براي شما به ارمغان مي آورد اما شامل نقاط ضعف بسياري نيز هست:
بکاپِ افزايشي معمولا از داده هايي پشتيبان مي گيرد که از زمان آخرين بکاپِ گرفته شده (هر نوعي از بکاپ که باشد)، تغييري روي آنها صورت گرفته باشد. گرفتن يک بکاپِ کاملِ اوليه از پيش شرط هاي ايجادِ بکاپِ افزايشي است. و بسته به سياست هاي ذخيره سازيِ بکاپ، پس از يک دوره زماني معين به يک full backup جديد براي تکرار اين سيکل نياز است.
برخي از اين نوع بکاپ ها، بکاپ هاي file-based هستند به اين معنا که از همه فايلهايي که نسبت به آخرين زمان بکاپ تغيير کرده باشند، بکاپ تهيه مي شود. در حالي که ما به روش هاي مختلف مي کوشيم تا تاثير I/O ناشي از بکاپها بر روي سرور (به خصوص به هنگام پشتيبان گيري از VM ها) را کاهش دهيم، در اين شيوه بکاپ گيري از اطلاعات با چالشي در اين مورد مواجه خواهيم شد. چرا که پشتيبان گيري از يک فايل 10GB که تنها 1 MB از آن تغيير کرده است، چندان کارآمد نيست.
به دليل ناکارآمدي در شيوه file-based، اکثر کمپاني ها به سمت بکاپ افزايشيِ block-based رفته اند که در آن تنها از بلاک هاي تغيير يافته، بکاپ گرفته مي شود. رايجترين روش براي انجام آن هنگامي است که از محصولات نرم افزاري بکاپ تهيه مي شود، به طور مثال از VMware يا Hyper-V با استفاده از API هر يک از آنها، مي توان پشتيبان تهيه نمود. هر App يک API مناسب خود را اعلام مي کند که بکاپ افزايشيِ block-based را انجام مي دهد.
از لحاظِ سرعتِ پشتيبان گيري/بازگرداني، بکاپ differential به عنوانِ راهکاري است که در ميانِ دو راهکار بکاپِ کامل و بکاپ افزايشي قرار مي گيرد:
فضاي ذخيره سازي لازم براي بکاپِ differential، حداقل در يک دوره مشخص، کمتر از فضاي لازم براي بکاپِ کامل و بيشتر از فضاي مورد نياز براي بکاپ افزايشي است.
اين راهکار مشابه با بکاپ گيري از اطلاعات به طور کامل است. اين نوع بکاپ گيري از اطلاعات، کپي دقيقي از مجموعه داده ها ايجاد مي کند با اين تفاوت که بدون رديابيِ نسخه هاي مختلفِ فايل ها، تنها آخرين نسخه از داده در بکاپ ذخيره مي شود.
بکاپِ Mirror ، فرآيند ايجاد کپي مستقيمي از فايل ها و فولدرهاي انتخاب شده، در زماني معين است. از آنجايي که فايل ها و فولدرها بدون هيچ گونه فشرده سازي در مقصد کپي مي شود، سريع ترين انواع روش هاي پشتيبان گيري از اطلاعات است. با وجود سرعت افزايش يافته در آن، نقاط ضعفي را نيز به همراه خواهد داشت: به فضاي ذخيره سازي وسيعتري نياز دارد و نمي تواند از طريق رمز عبور محافظت شود.
در اين نوع از بکاپ گيري، هنگامي که فايل هاي بي کاربرد حذف مي شوند، از روي بکاپِ mirror نيز حذف خواهند شد. بسياري از خدماتِ بکاپ ، بکاپِ mirror را با حداقل 30 روز فرصت براي حذف پيشنهاد مي کنند. به اين معناست که به هنگام حذف يک فايل از منبع، آن فايل حداقل 30 روز بر روي storage server نگهداري مي شود.
امتيازي که بکاپِ mirror در اختيار شما مي گذارد، بکاپي درست است که شامل فايل هاي منسوخ شده و قديمي نمي شود.
و اما معايب آن زماني خود را نشان خواهد داد که فايل ها به صورت تصادفي يا به واسطه ويروس ها از منبع حذف شده باشند.
در اين نوع بکاپ گيري از اطلاعات نيز براي شروع به يک بکاپ کامل اوليه نياز است. پس از ايجاد بکاپِ کامل اوليه، هر بکاپ افزايشيِ موفق تغييرات را به نسخه پيشين اعمال مي کند که در نتيجه آن در هر زمان يک بکاپ کاملِ جديد (به صورت مصنوعي) ايجاد مي شود. در حالي که کماکان توانايي بازگشت به نسخه هاي پيشين وجود دارد. هر يک از بکاپ هاي افزايشيِ اعمال شده به بکاپ کامل، نيز ذخيره مي شوند که در زنجيره اي از بکاپ ها، به طور مستمر در پشت سرِ بکاپ کاملِ به روز شده، در جريان هستند.
امتياز اصلي در اين نوع از بکاپ گيري فرآيند بازيابي کارآمدترِ آن است، چرا که بخش زيادي از جديدترين نسخه هاي داده به بکاپ کامل اوليه اضافه مي شود و نيازي نداريد بکاپ هاي افزايشي را در طول بازيابي بکار ببنديد. در گيف زير فرآيند اجراي اين نوع بکاپ نشان داده شده است.
پشتيبان گيري هوشمند، ترکيبي از بکاپ هاي کامل، افزايشي و تفاضلي است. بسته به هدفي که در بکاپ گيري از اطلاعات در نظر داريد و همچنين فضاي ذخيره سازيِ در دسترس، بکاپ هوشمند مي تواند راهکاري کارآمد را ارائه دهد. جدول زير ايده اي در رابطه با چگونگي کارکرد اين نوع بکاپ، در اختيار شما مي گذارد.
با استفاده از بکاپ هوشمند، هميشه مي توانيد تضمين نماييد که فضاي ذخيره سازيِ کافي براي بکاپ هاي خود در اختيار داريد.
بر خلاف بکاپ هاي ديگر که به صورت دوره اي انجام مي شوند، CDP از هر تغييري در مجموعه داده هاي منبع log تهيه مي کند که از سويي مشابه با بکاپِ mirror است. اختلاف CDP با mirror در اين است که log مربوط به تغييرات براي بازيابيِ نسخه هاي قديمي تر از داده مي تواند بازيابي شود.
اين نوع از بکاپ شباهت هاي بسياري با بکاپ افزايشي معکوس دارد. اختلافِ آنها در چگونگي مديريت داده هاست. بکاپ کامل مصنوعي با اجراي بکاپ کاملِ مرسوم آغاز مي شود که در ادامه مجموعه اي از بکاپ ها افزايشي را در پي دارد. در زماني معين، بکاپ هاي افزايشي هماهنگ مي شوند و به بکاپ کاملِ موجود اعمال مي شوند تا بکاپ کاملي را به طور مصنوعي و به عنوان يک نقطه شروعِ جديد ايجاد نمايند.
بکاپ کاملِ ساختگي، تمامي امتيازات يک بکاپ کامل را دارد، در حالي که زمان و فضاي ذخيره سازيِ کمتري را صرف مي کند.
از جمله مزاياي بهره وري از بکاپ کامل ساختگي عبارتند از:
اين راهکار با بکاپ افزايشي عادي متفاوت است. همچون اکثر راهکارهاي پيشين براي شروع به يک بکاپ کامل اوليه به عنوان يک نقطه مرجع براي ردگيري تغييرات نياز دارد. از آن لحظه، تنها بکاپ هاي افزايشي بدون هيچ گونه بکاپ کاملِ دوره اي ايجاد مي شوند.
فرض کنيد که شما بکاپ کامل را در روز شنبه ايجاد کرديد. با شروع روز بعد، بکاپ هاي افزايشي به صورت روزانه ايجاد مي شوند. در روز يکشنبه دو بلوک جديدِ A و B در مجموعه داده هاي منبع ايجاد شده اند. در روز دوشنبه بلوک A حذف و بلوکِ جديد C بر روي منبع ايجاد شده است. در روز سه شنبه بلوک B حذف و بلوک جديد D ايجاد شده است. سيستمِ forever-incremental backup تماميِ تغييرات روزانه را پيگيري مي کند. حذف بلوک هاي داده تکراري تا فضاي ذخيره سازي مورد نياز براي بکاپ را کاهش دهد.
يا توجه به سياست هاي ويژه در زمينه نگهداري بکاپ ها، پس از ايجادِ مجموعه اي از بکاپ هاي افزايشي، نقاط بکاپ گيري و بازيابيِ منقضي شده حذف مي شوند تا فضاي ذخيره سازيِ اشغال شده در backup repository آزاد شود.
امتيازاتي که روش بکاپ گيريِ forever-incremental نصيب شما خواهد کرد نيز مشابه با روشِ بکاپ کامل ساختگي است.
در حقيقت راهکار بکاپ گيري از اطلاعات خوب يا بد وجود ندارد. بايد در نظر بگيريد که چه نوعي از بکاپ گيري براي شما بهترين است و نيازهاي ويژه ي سازمانِ شما را بر مبناي سياست هاي محافظت از داده، ذخيره سازِ موجود، منابع، پهناي باند شبکه، نواحي داده اي مهم و …. برآورده مي سازد.
توجه: براي وضوح تصاوير بر روي آن ها کليک کنيد.
منبع : Faradsys.com
Hyper-V features a Type 1 hypervisor-based architecture. The hypervisor virtualizes processors and memory and provides mechanisms for the virtualization stack in the root partition to manage child partitions (virtual machines) and expose services such as I/O devices to the virtual machines.
The root partition owns and has direct access to the physical I/O devices. The virtualization stack in the root partition provides a memory manager for virtual machines, management APIs, and virtualized I/O devices. It also implements emulated devices such as the integrated device electronics (IDE) disk controller and PS/2 input device port, and it supports Hyper-V-specific synthetic devices for increased performance and reduced overhead.
The Hyper-V-specific I/O architecture consists of virtualization service providers (VSPs) in the root partition and virtualization service clients (VSCs) in the child partition. Each service is exposed as a device over VMBus, which acts as an I/O bus and enables high-performance communication between virtual machines that use mechanisms such as shared memory. The guest operating system’s Plug and Play manager enumerates these devices, including VMBus, and loads the appropriate device drivers (virtual service clients). Services other than I/O are also exposed through this architecture.
Starting with Windows Server 2008, the operating system features enlightenments to optimize its behavior when it is running in virtual machines. The benefits include reducing the cost of memory virtualization, improving multicore scalability, and decreasing the background CPU usage of the guest operating system.
The following sections suggest best practices that yield increased performance on servers running Hyper-V role.
source: microsoft.com
در یک شبکه lan، اگر تمامی بسته ها به مقصد سگمنت های دیگر شبکه توسط روتری یکسان فرستاده شوند، هنگامی که gateway از کار بیافتد، همه ی هاست هایی که از آن روتر به عنوان next-hop پیش فرض استفاده می کنند در برقراری ارتباط با شبکه های خارجی موفق نخواهند بود. برای رفع این مشکل، سیسکو پروتکل اختصاصی HSRP را ارائه داده است که برای gateway ها در یک lan ، افزونگی ایجاد می کند تا قابلیت اطمینان شبکه را افزایش دهد.
یکی از راه های دستیابی به uptime نزدیک به 100 درصد در شبکه، استفاده از پروتکل HSRP است که افزونگی را در شبکه های IP ، ارائه می دهد. HSRP تضمین خواهد کرد که به هنگام ایجاد خطا در دستگاه ها یا مدارهای دسترسی که در لبه (edge) شبکه قرار دارند، ترافیک های کاربر بلافاصله به بیرون شبکه ارسال شوند.
با به اشتراک گذاشتن یک آدرس IP و آدرس MAC (لایه 2) میان دو یا تعدادی بیشتری از روترها، آنها می توانند به عنوان یک روتر مجازیِ واحد (virtual router) عمل نمایند. روترهای عضو در این گروه، به طور مستمر برای رصد وضعیت روترهای دیگر پیام هایی را با یکدیگر مبادله می نمایند. در نتیجه هر روتر مسئولیت مسیریابی روتری دیگر را نیز بر عهده خواهد گرفت. و بر پایه این پروتکل، هاست ها می توانند بسته های IP را به آدرس MAC و IP پایداری ارسال نمایند.
در ادامه مکانیزم های موجود برای تشخیص روتر توسط هاست تشریح می شود. بسیاری از این مکانیزم ها منجر به تاب آوری (resiliency) بیشترِ شبکه نمی شوند. این مسئله به این معنا می تواند باشد که در ابتدا برای پروتکل ها قابلیت تاب آوریِ شبکه در نظر گرفته نمی شد یا اینکه اجرای پروتکل برای هر هاست از شبکه ممکن نبود. باید این را در نظر داشته باشید که بسیاری از هاست ها، تنها مجوز تنظیمِ default gateway را به شما می دهند.
برخی از هاست ها از پروتکل (proxy Address Resolution Protocol (ARP برای انتخاب یک روتر استفاده می کنند. هنگامی که یک هاست proxy ARP را اجرا می کند، به منظور دستیابی به آدرس IP هاستی که قصد ارتباط با آن را دارد، یک درخواست ARP ارسال می کند. فرض کنید روتر A در شبکه، از طرف هاستِ مقصد پاسخ می دهد و آدرس MAC اش را در اختیار می گذارد. به واسطه ی پروتکل ARP ، هاست مبدا با هاست راه دور به گونه ای برخورد می کند که گویی به همان سگمنت از شبکه متصل است. اگر روتر A از کار بیافتد، هاست مبدا به ارسال بسته ها به هاست مقصد از طریق آدرس MAC مربوط به روتر A ادامه می دهد، با آنکه این بسته ها به مقصدی ارسال نمی شوند و از بین می روند. شما می توانید منتظر بمانید تا پروتکل ARP ، آدرس MAC یک روتر دیگر بر روی همان سگمنت ،به فرض روتر B ، را به دست آورد. آدرس روتر B از طریق ارسال یک درخواستِ دیگر ARP یا راه اندازی مجددِ هاست مبدا برای ارسال درخواست ARP به دست می آید. از طرف دیگر برای مدت زمانی قابل توجه، هاست مبدا نمی تواند با هاست راه دور ارتباط برقرار کند، با وجود اینکه انتقال بسته هایی که پیش از این توسط روتر A ارسال می شدند از طریق روتر B میسر می شود.
برخی از هاست ها یک پروتکل مسیریابی پویا همچون (Routing Information Protocol (RIP یا (Open Shortest Path First (OSPF را اجرا می کنند تا روترها را بیابند. نقطه ضعفِ پروتکل RIP، سرعتِ کُندِ آن برای به کارگیری تغییرات در توپولوژی است. اجرای یک پروتکل مسیریابی پویا بر روی هر هاست، به دلایلی ممکن است، عملی نباشد. که این دلایل شاملِ administrative overhead ، processing overhead ، مسائل امنیت یا عدم امکانِ پیاده سازی پروتکل بر روی برخی از پلتفرم ها می شود.
به هنگام عدم دسترسی پذیری به یک مسیر، برخی از هاست های جدیدتر از IRDP برای یافتن روتری جدید استفاده می کنند. هاستی که IRDP را اجرا می کند به پیام های multicast دریافت شده از روتر پیش فرضِ خود گوش فرا می دهد و هنگامی که پس از مدتی پیام های hello را دریافت نکند، از یک روتر جایگزین بهره می برد.
پروتکل DHCP مکانیزمی را برای انتقال اطلاعات کانفیگ به هاست ها بر روی شبکه TCP/IP ارائه می دهد. این اطلاعات کانفیگ معمولا شامل آدرس IP و default gateway می شود. اگر default gateway از کار بیافتد، هیچ مکانیزمی برای تغییر به روتری جایگزین وجود ندارد.
در بسیاری از هاست ها تشخیص پویا پشتیبانی نمی شود. بنا به دلایلی که پیشتر ذکر شد، اجرای یک مکانیزم تشخیص پویای روتر بر روی هر هاست از شبکه نیز ممکن است تحقق پذیر نباشد. در نتیجه پروتکل HSRP برای این هاست ها failover service را فراهم می کند.
با استفاده از HSRP ، مجموعه ای از روترها به صورت همزمان فعالیت می کنند تا به عنوان یک روتر مجازی واحد به هاست های موجود بر روی LAN نشان داده می شوند. این مجموعه به عنوان گروه HSRP یا گروه standby شناخته می شوند. یک روترِ برگزیده از این گروه مسئولیت ارسال بسته هایی را بر عهده دارد که هاست ها به روتر مجازی می فرستند. این روتر به عنوان Active router شناخته می شود و روتر دیگر به عنوان Standby router انتخاب می شود. هنگامی که روتر Active از کار بیافتد، روتر standby وظایفِ ارسال بسته را بر عهده می گیرد. با وجود آنکه تعداد دلخواهی از روترها پروتکل HSRP را می توانند اجرا نمایند، تنها روتر Active ، بسته هایی را ارسال می کند که به روتر مجازی فرستاده شده اند.
برای به حداقل رساندن ترافیک شبکه، به محض اینکه پروتکل فرآیند انتخاب را کامل کرد، تنها روترهای Active و standby پیام های HSRP را به صورت دوره ای می فرستند. اگر روتر Active از کار بیافتد، روتر standby به عنوان روتر Active فعال خواهد شد. اگر یک روتر standby از کار بیافتد یا به یک روتر Active تبدیل شود، سپس روتر دیگری به عنوان روتر standby انتخاب می شود.
بر روی یک LAN مشخص، چندین گروه standby همزمان می توانند حضور و یا همپوشانی داشته باشند. هر گروه standby یک روتر مجازی را شبیه سازی می کنند. روتری مشخص ممکن است در چندین گروه شرکت داشته باشد. در چنین مواقعی، روتر تایمر و وضعیت هر گروه را به صورت جداگانه نگهداری می کند.
هر گروه standby یک آدرس MAC و یک آدرس IP دارد.
با استفاده از پروتکل HSRP سه نوع از پیام های multicast میان دستگاه ها رد و بدل می شود:
Hello – پیام hello میان دستگاه های Active و Standby ارسال می شود (به صورت پیش فرض هر 3 ثانیه). اگر دستگاه Standby به مدت 10 ثانیه از سمت Active پیامی دریافت نکند، خودش نقش Active را بر عهده خواهد گرفت.
Resign – پیام resign از طرف روترِ active فرستاده می شود، هنگامی که این روتر قرار است آفلاین شود یا به دلایلی از نقش Active صرف نظر کند. این پیام به روتر Standby می گوید که برای نقش Active آماده شود.
Coup – پیام coup هنگامی استفاده می شود که روتر Standby می خواهد به عنوان روتر Active فعال شود (preemption).
روترها در پروتکل HSRP در یکی از وضعیت های زیر قرار می گیرند:
Active – حالتی است که ترافیک در حال ارسال است.
Init یا Disabled – حالتی است که روتر آماده نیست یا قادر به شرکت در فرآیند HSRP نیست.
Learn – حالتی است که هنوز آدرس IP مجازی تعیین نشده است و پیام hello از طرف روتر Active دیده نشده است.
Listen – حالتی است که یک روتر پیام های hello را دریافت می کند.
Speak – حالتی است که روتر پیام های hello را می فرستد و دریافت می کند.
Standby – حالتی است که روتر آماده می شود تا وظایف ارسال ترافیکِ مربوط به روتر Active را بر عهده بگیرد.
ویژگیِ Preemption در HSRP بلافاصله روتری با حداکثر اولویت را به عنوان روتر Active فعال می سازد. اولویت روتر در ابتدا از طریق مقدار priority تعیین می شود که توسط شما تنظیم شده است و سپس به واسطه آدرس IP . هرچه این مقدار بیشتر باشد، اولویت بالاتر است.
وقتی که یک روتر با اولویت بیشتر حق تقدم می یابد، یک پیام coup می فرستد. هنگامی که یک روتر Active با اولویتی کمتر پیامِ coup یا پیامِ hello را از یک روتر با اولویتی بالاتر دریافت کند، به وضعیت speak تغییر می کند و یک پیامِ resign می فرستد.
این ویژگی منجر خواهد شد که فرآیند preemption برای مدت زمانی قابل تنظیم به تعویق بیافتد، و در نتیجه روترِ با اولویت بالا اجازه خواهد یافت که پیش از دریافت نقشِ Active، جدول routing خود را پُر نماید.
این ویژگی به شما اجازه خواهد داد که اینترفیسی را بر روی روتر، برای نظارت بر فرآیند HSRP تعیین نمایید تا اولویت HSRP را برای گروهی معین تغییر دهد.
اگر line protocol مربوط به اینترفیس مشخص شده down شود، اولویت HSRP مربوط به این روتر کاهش یافته است. در نتیجه به روتر دیگری با اولویت بالاتر اجازه داده می شود تا Active شود. برای اینکه از Interafece Tracking در HSRP استفاده نمایید دستور زیر را به کار برید:
[Standby [group] track interface [priority
ویژگی MHSRP به نسخه 10.3 از Cisco IOS اضافه شد. این ویژگی به اشتراک گذاری load و افزونگی در شبکه را در اختیار می گذارد. و اجازه خواهد داد که روترهای افزونه به طور کامل مورد بهره برداری قرار گیرند. در حالی که روتری در نقش Active ترافیکِ یک گروهِ HSRP را ارسال می کند، در همان حال در گروهی دیگر می تواند در وضعیت standby یا listen قرار بگیرد.
آدرس IP مجازی توسط ادمین شبکه کانفیگ می شود. هاست آدرسِ IP مربوط به default gateway خود را برابر با این آدرس IP مجازی خواهد گذاشت و در این حالت روترِ Active به آن پاسخ خواهد داد. آدرس MAC مجازی بر طبق الگوی زیر ایجاد می شود:
##.0000.0C07.AC
بخشِ 0000.0C مربوط به شناسه OUI شرکت Cisco است. بخشِ 07.AC ،شناسه ی اعمال شده برای پروتکلِ HSRP است و ## شناسه ی گروه HSRP است که توسط ادمین شبکه کانفیگ می شود.
**************
برای پروتکل HSRP دو نسخه ارائه شده است که با توجه به نوع سوئیچ لایه 3 یا روتری که در اختیار دارید، می توانید یکی از این دو نسخه را استفاده نمایید. در زیر جدول تفاوت این دو نسخه آورده شده است.
HSRPV1 | HSRPV2 | |
---|---|---|
Group Numbers | 0-255 | 0-4095 |
Virtual MAC address | 0000.0c07.acXX (XX = group number) | 0000.0c9f.fxxx (XXX = group number) |
Multicast Address | 224.0.0.2 | 224.0.0.102 |
برای تنظیمِ پروتکل HSRP بر روی سوئیچ سیسکو لایه 3 و روتر سیسکو می توانید از این لینک کمک بگیرید.
نرم افزار EMC FAST به محصولات EMC Unity اجازه می دهد تا از درایوهای Flash با کارایی بالا استفاده کنند. نرم افزار FAST شامل Fully Automated Storage Tiering برای (Virtual Pools (FAST VP و FAST Cache است. این دو ویژگی در کنار هم کار می کنند تا از فضای ذخیره سازی درون سیستم به صورت مؤثر استفاده شود. هر یک از این ویژگی های نرم افزاری تضمین می کند که فعال ترین داده ها از طریق Flash پشتیبانی می شوند.
هنگامی که ویژگیِ FAST VP فعال شود، این ویژگی آمارهایِ Performance روی هر [1] slice در یک Pool را اندازه گیری و ثبت می کند. در ادامه، FAST VP این داده ها را تجزیه و تحلیل می کند و تصمیم می گیرد تا داده ها را به tier های مختلف انتقال دهد (با توجه به میزان استفاده از داده) تا Performance یک Pool را بیشینه کند و از فضای درون Pool به طور موثری بهرمند شود. Slice هایی که بیشترین استفاده را دارند به طور خودکار به Tier های بالاتر در یک Pool منتقل می شوند، در حالی که Slice هایی که استفاده کمتری دارند به Tier های پایین تر منتقل می شوند. داده هایی که از قبل روی Flash در یک Pool قرار گرفته اند از فضای Fast Cache استفاده نمی کنند که این قابلیت اجازه می دهد تا داده های مستقرِ بیشتری بر روی هارد دیسک ها از مزایای فلش Fast VP بهره مند شوند.
این مقاله برای مشتریان ، شرکا و کارکنان فاراد در نظر گرفته شده است که از ویژگی های FAST VP و FAST CACHE در خانواده EMC Unity از سیستم های استوریج استفاده می کنند. استفاده از این ویژگی با EMC Unity و نرم افزار مدیریت EMC همراه می شود.
بطور معمول وقتی داده ای ایجاد می شود ابتدا در بالاترین tier قرار می گیرد و با توجه به میزان نوشتن و خواندن از آن داده ، استوریج نسبت به انتقال داده در tier مناسب اقدام می کند. از این روند نیز به عنوان چرخه حیات داده ها یاد شده است. EMC Unity سیستم ذخیره سازی کاملا اتوماتیک (Fully Automated Storage Tiering) را برای Pool های مجازی (FAST VP) ارائه می دهد که بر الگوهای دسترسی به داده (خواندن و نوشتن داده ها) درونِ Pool های سیستم نظارت می کند و به صورت پویا خود را تطبیق می دهد از طریقِ در نظر گرفتن و انتخاب مناسب ترین tier که میزان کارایی (Performance) مورد نیاز را ارائه می دهد. FAST VP درایوها را به سه دسته تقسیم می کند. این سطوح عبارتند از:
FAST VP به کاهش هزینه (Total Cost of Ownership-TCO) با حفظ Performance و با استفاده از ساختار Pool می پردازد. به جای ایجاد یک Pool با یک نوع درایو، مخلوط کردن Flash، SAS و NL SAS درایوها می توانند از طریق کاهش تعداد درایوها و استفاده از درایوهایی با ظرفیت بیشتر به کاهش هزینه های یک پیکربندی کمک کنند. داده هایی که دارای سطح عملکرد بالایی هستند در درایو های Flash قرار می گیرند، در حالی که داده هایی که فعالیت کمتری دارند در SAS یا NL-SAS قرار می گیرند.
EMC Unity یک رویکرد واحد برای ایجاد منابع ذخیره سازی در سیستم دارد. Block LUNs، File Systems و VMware Datastores همه می توانند در یک Pool واحد وجود داشته باشند و همگی می توانند از ویژگی های FAST VP بهره مند شوند. در تنظیمات سیستم با حداقل مقدار Fast VP ، Flash به راحتی از درایوهای Flash برای داده های فعال با عملکرد بالا , صرف نظر از نوع منبع استفاده می کند. میزان عملکرد برای تمام داده ها در یک Pool در مقایسه با یکدیگر بررسی می شوند و بیشترین اطلاعات مورد استفاده ، در درایو های با کارایی بالا (درایو های Flash) قرار می گیرند. سیاست های Tiering در مقاله های بعد توضیح داده خواهد است.
لایسنس FAST VP :
در Fast VP ، Unity روی سیستم های Unity Hybrid و UnityVSA پشتیبانی می شود. برای سیستم های Unity Hybrid ، FAST VP از طریق بسته ی نرم افزاری EMC Unity Essentials که شامل تمامی سیستم های Unity Hybrid می باشد فعال می شود. FAST VP برای UnityVSA با License نرم افزار پایه فعال می شود. هنگامی که این License ها نصب می شوند، ویژگی های مرتبط FAST VP در دسترس هستند:
[1] Slice : سیستم LUN های شما را به تکه های کوچک (Slice) تقسیم می کند و به این Slice ها یک درجه حرارتی ( با توجه به کارایی ) اختصاص داده می شود. مثلا اگر Slice هایی که به طور مداوم در دسترس باشد را Hot Slice و Slice هایی که به ندرت از آن ها استفاده می شود را Cold Slice گویند و این Slice ها دارای حجم 256MB می باشند.
منبع : فاراد سیستم